نظر احمدینژاد درباره کرونا، هارپ و مسابقه تسلیحاتی در جهان | کرونا ساخت آزمایشگاههای جنگ میکروبی است!
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۱۴۶۳۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از دولت بهار، محمود احمدی نژاد در گفتگویی با نادر طالب زاده تاکید کرد که ویروس کرونا ساخت آزمایشگاههای جنگ میکروبی است و آن را یکی از جلوه ها و نمودهای مهم برتری جویی مسابقه تسلیحاتی دانست. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید:
*اگر ما مشکلات جامعه بشری را از ابتدا تا امروز تحلیل کنیم متوجه می شویم که علت اصلی آنها این بوده است که عده قلیلی همواره خواسته اند که بر دیگران برتری پیدا کرده و غلبه کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*من یادم می آید با یکی از روسای جمهوری که صاحب سلاح هستهای است صحبت می کردم. گفتم شما بیایید پیشقدم بشوید چون دیگر سلاح هسته ای و اتمی دارد در دنیا بی خاصیت می شود، مناسبات جهانی به سمتی میرود که اینها دیگر به درد نمی خورند، شما بیایید این ها را کنار بگذارید، هم هزینه های تان کاهش پیدا می کند و هم اینکه دیگران را منفعل می کنید، بیاید پیش قدم بشوید. او به من گفت فلان کشور اسلحه ای ساخته که خیلی خیلی کشنده تر و مخرب تر از اتمی است و ما تا آن را به دست نیاوریم، نمیتوانیم این را کنار بگذاریم. من گفتم منظورتان هارپ است؟ گفت بله.
بخشی از این مسابقه رسیده است به جنگ ویروسی و میکروبی. این ویروس کرونا که معلوم است ساخته آزمایشگاه است و همه هم این را میدانند و در آن تردیدی وجود ندارد. شاید آن کسانی که برای اولین بار آن را منتشر کردند، قصدشان این نبود که در کل جهان منتشر بشود. می خواستند آن را محدود منتشر کنند ولی از دستشان خارج شده است. به نظر من از کنترل شان خارج شده و در جهان منتشر شده است. خب برای چه آن را ساخته اند و منتشر کرده اند؟ برای برتری در حوزه اقتصاد، سیاست، قدرت و دست بالاتر داشتن. الان کل جامعه بشری را گرفتار کرده است. ویروس وحشی هم هست و آسیب فراوان می زند. الان تقریبا همه جهان نگران است و همه در معرض آسیب هستند.
من اینجا باید به دو نکته اشاره کنم؛ اول اینکه وقتی ما می گوییم قدرت های برتری جو این تسلیحات را ساختهاند، منظور این مقاماتی نیست که اکنون سر کار هستند. منظور آن جریان پشت صحنه ای است که این ها را هم اداره می کند. معلوم است که وقتی نظامی ۴۰۰ سال بر دنیا حاکم است و با تغییر روسای جمهور و مدیران، تغییری در سیاست هایش ایجاد نمی شود یعنی یک گروه دیگری هستند که سیاست های کلان را تنظیم و اداره می کنند و این ها که در جلوی صحنه هستند، مجری هستند، این را باید تفکیک کرد چون اسم میبریم از افراد، چه بسا فردی که اکنون رئیس جمهور فلان کشور است، واقعاً در جریان نبوده و الان دارد با تبعاتش مبارزه می کند، باز معنایش این هم نیست که او آدم خوبی است بحث من خوبی و بدی نیست، منتها اگر از همان موضع برتری جویی نگاه کنیم، بله نوری نیست، در کشته شدن انسانها و بهم ریختن زندگی ها نوری وجود ندارد. البته من معتقدم که این ویروس به طور نسبی مهار خواهد شد. بالاخره کنترل خواهد شد چرا که الان کل انسان ها حرکت کرده اند. مهار آن تبدیل شده است به یک خواست عمومی ۷ و نیم میلیاردی، این طور نیست که فقط خواست مقامات و روسا باشد که بگوییم آنها ناتوان هستند. چون همه انسان ها می خواهند، این اتفاق خواهد افتاد و ان شاءالله به طور نسبی مهار می شود و جمع و جور خواهد شد.
*مگر ما میتوانیم در برابر چنین حادثه ای بی تفاوت باشیم؟ در برابر مرگ یک نفر؟ نه مرگ یک نفر، در برابر مشکلات یک نفر می توانیم بی تفاوت باشیم؟ یک سختی برای یک انسان در کره زمین پیش بیاید، می توانیم بی تفاوت باشیم؟ خیر! ...
در برابر این نمیتوانیم بیتفاوت باشیم. ضمن اینکه نمیتوانیم اینها را بپوشانیم. وقتی که من اطلاع و یقین دارم که این محصول مسابقه تسلیحاتی است، محصول برتری جویی قدرت های فاسد جهانی است، باید هشدار بدهم و بگویم.
* من یک نامه دادم به دبیرکل سازمان ملل، گفتم شما می دانید، همه میدانیم که این ویروس، ساخت آزمایشگاههای جنگ میکروبی است. بروید این ها را معرفی کنید، در پروتکل ها و کنوانسیونها تجدیدنظر کنید، تقویت کنیم تا همه این ها آشکار و برملا شود، قابل کنترل و برچیده شود. نظارت همگانی باشد و همه ملتها در جریان کار قرار بگیرند. به بهداشت جهانی هم نامه نوشتم و گفتم شما معرفی کنید، شما که خبر دارید کدام آزمایشگاه ها عامل انتشار این ویروس هستند. همین معرفی، بهترین مانع است. چرا؟ چون هفت و نیم میلیارد بسیج می شوند برای کنترل آن. شما می دانید، من هم میدانم، اقدام بکنید. شما مرجع رسمی هستید، شما مسئول صیانت از سلامت مردم هستید. در حد وظیفه خودم اعلام کردم. البته مطالب دیگری هم در دعوت به همگان برای همکاری، کمک و همدلی در این شرایط بیان کردم.در جنگ و نبرد اصل بر غافلگیری است. کسی که می خواهد برتری خود را اثبات بکند و به طرف مقابل ضربه بزند، اصل بر غافلگیری است. اما من معتقد هستم کسانی که این کار را کرده اند در یک بستر وسیعتر جهانی و عالمی خودشان غافلگیر شدند و از کنترل شان خارج شد و ماهیتشان برای جامعه انسانی آشکار شد.
* اما اتفاقاتی که افتاد، نشان داده شد که این نظم ۴۰۰ ساله و این مدل حکمرانی جهانی، به اصطلاح دموکراسی های کنترل شده که ده پانزده درصد نقش مال مردم است و بقیهاش در دست جریانات قدرت است، این نمی تواند از امنیت و سلامت مردم صیانت کند، این ناتوان است از اداره جهان. قبلا معلوم بود که نمی تواند فقر را ریشه کن کند، نمی تواند عدالت را برقرار کند، نمیتوان رفاه و سعادت را برای مردم بیاورد. الان معلوم شد که از سلامت و امنیت مردم هم نمیتواند دفاع کند چون اصلاً برای این درست نشده است، این برای سلطه بر مردم درست شده است نه برای ارتقاء کمالی مردم. خوب این آشکار شد.در کنارش کسانی که طراح و مدیر و چرخاننده این نظم هستند، آنها هم اعتبارشان را از دست دادند. زمانی ممکن است نظم و نظامی خراب باشد اما آدم های خوبی هم بینشان باشند، هستند ولی آن سران معلوم شد که اینها کفایت لازم را ندارند، توانایی لازم برای اداره جامعه را ندارند.
* اتفاق جالب دیگری که افتاده است توجه عمومی ملتها به آسمان و به خداست. چهارصد سال در این دمیدند که انسان مقابل خداست، قبل از آن در قرون وسطی چند صد سال گفتند خدا مقابل انسان است، بعد عکس العمل آن این شد که گفتند انسان مقابل خداست و حالا رسیده ایم به این که اصلاً تقابلی وجود ندارد. انسان جلوه خداست، یکی است، ما ادامه اراده الهی هستیم. مهربانترین مهربانان عالم نسبت به انسان خداست، عاشق ترین خداست، پشتیبان ترین خداست، راهنما ترین خداست و می بینیم که در کل دنیا یک توجه مجددی دارد به سمت آسمان می شود.
* یک گرایش دیگری که می بینیم و جوانه هایش را در نقاط مختلف جهان می بینیم مطالبه انسان کامل و مطالبه امام زمان(عج) و مطالبه حضرت مسیح(ع) است و یک نوع انتظار زنده شده است که جهان را اینها باید اداره کنند، غیر از جنس اینها، خراب می کند، نمیتواند، ناتوان است، نمونهاش همین ویروس، نمونه اش وضع اقتصاد جهان.
*البته اتفاقات دیگری هم افتاده است؛ من معتقد هستم بعد از مهار نسبی این ویروس، مناسبات، کلا عوض می شود، اوضاع اقتصاد که مشخص است، آسیب اول را اقتصاد می خورد، همین الان هم ضربه سنگینی خورده است. روابط اجتماعی دگرگون می شود. اگر خدای ناکرده که ان شاءالله آن روز نیاید، یک مقدار شتاب و فشار این ویروس بیشتر شود، تمام ارتباطات انسانی قطع می شود. البته ان شاءالله به حول و قوه الهی این اتفاق نخواهد افتاد و انسان ها زودتر همت خواهند کرد و یک نظم و روابط جدیدی را در جهان ایجاد خواهند کرد که پایه آن فقط انسان و انسانیت است. پایه آن برتری جویی نیست، پایه آن فداکاری، مهربانی، محبت و عشق دیگران است. این است انسان، انسان یعنی عشق به دیگران. به محض آنکه عشق ضعیف شد از انسانیت خارج شده، کاری که چند صد سال شیاطین سعی کردند به سر انسان ها بیاورند. انسان ها را مقابل هم، دشمن هم، دور از هم و کینه ورز نسبت به هم درست کنند که انشاءالله اینها برطرف خواهد شد.
*بعضی جاها دیدم ولی نمی خواهم آن را برجسته کنم، بعضی جاها دیدم که برخی می گویند ما در این قضیه جلوتر از دیگران هستیم! وقتی خبر مبتلایان و فوت شدگان کشورهای دیگر را می دهند، جوری می دهند که انگار در آن یک نوع خوشحالی است، این خیلی بد است! این همان برتری جویی است.
کد خبر 519260 برچسبها كروناويروس احمدی نژادمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: كروناويروس احمدی نژاد مسابقه تسلیحاتی بی تفاوت باشیم آزمایشگاه ها برتری جویی ان شاءالله خواهد شد انسان ها خارج شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۱۴۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.